قاصدك
محمود كيانوش
قاصدك، راست بگو
از كجا آمدهآی؟
با چه پيغام خوشی
نزد ما آمدهای؟
اي كه بر اسب نسيم
میشوی نرم سوار
میكني با دل شاد
همه جا گشت و گذار
همه در خانه خود
میپذيريم تو را
میدويم از پی تو
تا بگيريم تو را
ولی از بس سبكي
میروی با نفسی
خوش نداری كه خورد
بر تنت دست کسی
هست تا اسب نسيم
روز و شب در سفری
میروی كوي به كوی
قاصدی خوش خبری